علیرضا آذر - صحنه
او مرده ی کُشتن بود ابزار فراهم کرد
حَوّای هزاران سیب، قصد منِ آدم کرد
لبخند مرا بس بود آغوش لِهَم می کرد
آن بوسه مرا می کُشت لب منهدمم می کرد
آن بوسه و آن آغوش قتّاله و مقتل بود
در سیرِ مرا کُشتن این پرده اول بود
**
حَوّای هزاران سیب، قصد منِ آدم کرد
لبخند مرا بس بود آغوش لِهَم می کرد
آن بوسه مرا می کُشت لب منهدمم می کرد
آن بوسه و آن آغوش قتّاله و مقتل بود
در سیرِ مرا کُشتن این پرده اول بود
**
+ نوشته شده در یکشنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت 1:16 توسط من
|